۴ دلیلی که به ما می گوید باید سفر کنیم

اهمیت سفر و جابه جایی از قدیم مورد توجه بسیاری از افراد بوده است و به وجود آمدن تعداد زیادی سفرنامه چه در ادبیات ایران و چه در ادبیات جهان گویای اهمیت سفر است.

سفر را می توان هم سفر به درون انسان در نظر گرفت و هم سفر در محدوده هایی جغرافیایی مشخص. سفرها چه به درون خود باشد و چه سفر بیرونی و به مکان های مختلف با هدف کشف حقایق و کسب تجربه صورت می گیرد. کسی که سفر به درون خود را آغاز می کند زوایای فردی خود را شناسایی می کند. درباره ضعف ها و توانایی خود به شناخت می رسد تا در مقابله با مشکلات فردی و اجتماعی تصمیم درست و عقلانی بگیرد.

انسان ها در طول سفر تجربه های زیادی به دست می آورند و چیزهای بسیاری را می آموزند و در واقع خودشان را می شناسند. انسان ها سفر می کنند تا دیدگاه ها و چشم اندازهای تازه کسب کنند و هدف از سفر صرفا دیدن جاذبه ها و مکان های جدید نیست. فرد می تواند با جابه جایی و رفتن به مکان های مختلف و رویارویی با مردمان جدید، فرهنگ های متفاوت و جاذبه های زیبا از آنچه که می بیند و تجربیاتی که به دست می آورد جهان بینی خود را گسترش دهد.

ماجراجویی باعث شناخت فرد از خود و دنیای اطرافش می شود. در سفر لحظه هایی به وجود می آید و اتفاق هایی ممکن است بیفتد که باعث می شود صبر شما زیاد شود. مهربان تر شوید و شهامت شما برای رویارویی با هر پیش آمدی بیشتر می شود. همچنین سفر باعث خلاق شدن و بیشتر شدن توانایی های ذهنی شما  می شود. مصداق این سخن شعر معروف سعدی است : بسیار سفر باید تا پخته شود خامی…

۱-سفر، تحمل سختی های زندگی را آسان تر می کند

دنیا و هستی را اگر یک کتاب در نظر بگیریم که و سفر کردن را مانند خواندن این کتاب می توان گفت کسانی که سفر نمی کنند و در واقع خطر نمی کنند و در یکجا ساکن می مانند مثل این است که تنها مقدمه کتاب را خوانده اند. چون هر سفری مجموعه ای از ناشناخته هاست و در دل خود داستان یا داستان هایی دارد که با قدم گذاشتن در هر صفحه یک یک ناشناخته ها را کشف می کنید.
ما امروزه در دنیایی زندگی می کنیم که پیشرفت های صنعتی انسان را خیلی زود از دنیای اطرافش خسته و دلزده می کند و این دلزدگی و یکنواختی زندگی باعث می شود بر روح و روان او تاثیر منفی بگذارند و او را از پیشرفت و حرکت به سوی رشد بازدارند. بنابراین سفر می تواند به عنوان یک نیروی محرکه ای باشد برای شروع دوباره و از سر گرفتن زندگی بهتر و کار و فعالیت ها.

۲-همیشه داستانی خواهید داشت تا برای نوه هایتان تعریف کنید

پولی که برای سفر هزینه می شود همیشه به شما برخواهد گشت اما سفری که در ۳۰ سالگی می روید و تجربه ای که در این سن کسب می کنید هیچ گاه با سفری که در ۵۰  سالگی می روید یکسان نخواهد بود. پس می توان گفت سفر نوعی سرمایه گذاری روی خود است. حتی زمانی هم که برای بار دوم به شهری سفر می کنید باز هم تجربه های جدید و متفاوت با قبل به دست می آورید.

بسیاری فکر می کنند اگر پول زیادی داشته باشند حتما خوشبخت خواهند شد؛ صد البته نبود پول بسیار خطرناک خواهد بود اما مطمئنا زیاد بودن آن هم ضامن صد در صدی خوشبختی نخواهد بود. با گذشت روزگار و سپری کردن سال های عمر افراد در می یابند که مادیات و دارای و ثروت رفته رفته جذابیت و آن حس خوب اولیه را از دست خواهند داد. ولی آن تجربیاتی که در هر سفر به دست می آورند بسیار با ارزش تر است چون آن ها را به انسان های پخته تر و از هر لحاظ غنی تری تبدیل می کند. آنها هیچ گاه حاضر نخواهند بود خاطراتی را که در طول سفرهایشان در ذهن خود ثبت کرده اند با هر چیز دیگری عوض کنند. مهمتر از همه اینکه می توانید این خاطرات را برای دوستان، بچه و نوه هایتان تعریف کنید.

۳-تعصبات نژادی در گردشگران کمتر است

علاوه بر خاطرات خوشی که  انسان ها از سفرهایشان در ذهن خود نگه می دارند، زمانی که به کشورهای دیگر سفر می کنند چون با فرهنگ ها و مردم و زبان دیگری روبرو می شوند تجربیاتشان بسیار متفاوت تر خواهد بود. آشنا شدن با فرهنگ های مختلف و زندگی کردن در میان مردمان مناطق مختلف بسیار بیشتر از مطالعه درباره آن مناطق به شما کمک خواهد کرد. همچنین با غذاها و نوشیدنی های مردم هر منطقه آشنا خواهید شد. به علاوه شیوه زندگی مردم مناطق مختلف را هم می بینید. شما با سفر کردن و زندگی کردن در بین مردمی از هر قوم و منطقه و آشنا شدن با فرهنگ آن ها سعی می کنید با همه مردم احساس صمیمیت و دوستی کنید و این گونه تعصب نژادی از بین خواهد رفت و همه ملت ها را دوست خواهید داشت.

۴- بیشتر سفر کنید کمتر استرس داشته باشید!

جدا از کسب تجربه و شناختن دنیای درون خود و اطرافتان اهمیت و سودمندی سفر برای بدن به لحاظ علمی هم تایید شده است. معمولا زمانی که برای سفر برنامه ریزی می کنید بسیار خوشحال هستید. چون ذهن این آگاهی را دارد که با سفر کردن از مکان ها، شرایط و فعالیت ها و یا شاید از کسانی که خودشان باعث استرس شما بوده اند برای مدتی دور خواهید شد. بنابراین در طول سفر این احساسات منفی را از خود دور می کنید. به خصوص اگر سفر شما به مکان هایی مانند دریا و طبیعت بکر و سراسر سبز باشد  مسلما  در مدیریت احساسات منفی، شما را کمک خواهد کرد. روانشناسان بسیاری بر اهمیت سفر در پیشگیری و درمان افسردگی تاکید می کنند. سفر کردن ریسک ابتلا به بیماری های دیگر را نیز کاهش می دهد. چون باعث کم شدن استرس می شود بنابراین احتمال حمله قلبی هم بسیار کم می شود.